خلاصه داستان: داستان این فیلم درباره یک فروشنده مواد مخدر به نام امیر است که با سگ خود در تهران زندگی می کند و با آدمهای گوناگونی دیدار میکند و انواع مواد مخدر به آنها می فروشد.
خلاصه داستان: این فیلم در ۹ بخش مجزا، زندگی روزمره شهروندان ایرانی را به تصویر میکشد که با چالشها و محدودیتهای تحمیلی در جامعه مواجه میشوند. هر بخش به داستان فردی میپردازد که در تعامل با مقامات یا نهادهای مختلف، با موانع بوروکراتیک و اجتماعی دست و پنجه نرم میکند.
خلاصه داستان: این فیلم برداشتی آزاد از زندگی مولانا و شمس تبریزی در سالهای ۶۴۰ تا ۶۴۵ هجری قمری است و رابطهٔ عارفانه مولانا با شمس تبریزی را به تصویر میکشد.
خلاصه داستان: علی که استعداد خوبی در عطرسازی دارد و در آستانه پدر شدن است، با چالشهای جدیدی مواجه میشود؛ او در همین فرصت کوتاه باید تمام کارهای باقیماندهاش را به سرانجام برساند.
خلاصه داستان: داستان فیلم در زمان موشکباران تهران، سال ۱۳۶۶ اتفاق میافتد؛ وقتی زودپز بالای مغازه پدر خانواده میترکد، پدر خانواده به سختی مجروح شده و سپس فوت میکند آن هم در زمانی که تهران زیر بمباران است، حالا شاهین و سیروس که نمی خواهند مجرم شناخته نشوند می خواهند کاری کنند که پدر خانواده به عنوان شهید جا بزند تا قسر در بروند.
خلاصه داستان: قتلهایی در تهران روی میدهد که در آنها، قاتل با استفاده از مسمومیت، فرد مورد نظر خود را به قتل میرساند. این قاتل به دلیل روش بکارگرفته برای ارتکاب جنایات و تاریخچه قبلی قربانیانش در زمینه کودکآزاری، به نام "افعی تهران" شناخته میشود. آرمان بیانی، که یک منتقد و مدرس سینماست، قصد دارد داستان این قتلها را به شکل یک فیلم بیان کند. در ابتدا، درخواست او مورد مخالفت قرار میگیرد، اما به مرور زمان، فرهاد، تهیهکننده سینما، به آرمان اعلام میکند که امکان ساخت فیلم فراهم شده است. به نظر میرسد که پلیس نیز قصد دارد از این فیلم به عنوان یک ابزار برای دستگیری قاتل استفاده کند. در این بین، آرمان با مشکلات شخصی و خانوادگی نیز مواجه است که او را درگیرتر میکند.
خلاصه داستان: در هر فصل از این برنامه ۴ نفر از میان بازیگران، خوانندگان، ورزشکاران، استندآپ کمدینها و سایر افراد مشهور شرکت میکنند؛ در هر شب یک نفر میزبان میشود تا برای مابقی افراد شام آماده کند. پس از پایان هر شب، مهمانان و خود میزبان (از سری چهارم) به آن شب نمره میدهند؛ تا در نهایت در شب پایانی هر فصل برنده مشخص شود و به وی جایزه تعلق گیرد.
ساختار برنامه شام ایرانی الهام گرفته از مجموعهٔ تلویزیونی «Come Dine with Me» است، که در کشورهای مختلفی مانند استرالیا، کانادا، انگلستان، آمریکا و … با شکل و فرم مشابه و البته با نامهای متفاوت ساخته و پخش شدهاست.
خلاصه داستان: داستان این فیلم حول محور اعتراضات زن، زندگی، آزادی در ایران میگذرد. این فیلم دربارهٔ یک بازپرس دادگاه انقلاب تهران است که با شدت گرفتن اعتراضهای سراسری بهطور مرموزانهای اسلحهاش گم میشود. این مسئله او را درگیر بدگمانی و سوءظن حتی نسبت به همسر و دو دخترش میکند
خلاصه داستان: لیلا، زنی حدود ٣۵ ساله (یا بیشتر) و مجرد است که در خانوادهای درگیر با بحرانهای اقتصادی زندگی میکند. او در دفتر اداری یک مرکز خرید کار میکند و تنها درآمد ثابت خانواده را دارد. اسماعیل، پدر خانواده، پیرمردی تریاکی است که پس از فوت بزرگ فامیل، حاج غلام، تلاش میکند به هر قیمتی جانشین او شود و مورد احترام قرار گیرد. علیرضا، برادر معقول خانواده، کارگری است که به علت تعطیلی کارخانه بیکار شده است. پرویز در همان پاساژی که لیلا در آنجا کار میکند، به عنوان خدمهای که عوارض سرویس بهداشتی را دریافت میکند مشغول است.
خلاصه داستان: داستان این فیلم یک عاشقانه در دل التهاب را روایت میکند. رضا (شهرام حقیقت دوست) یک ایرانی در بین اعضای گروهک تروریستی داعش است که مسئولیت رسانه این گروه را برعهده دارد. او در پی جست و جو دربارهٔ یک ایرانی اسیر توسط داعش، با همسر خود (شادی مختاری) که گمان میکرد کشته شده است رو به رو میشود