خلاصه داستان: پاستاریونی داستان غذاهاست. فیلم با بریانی اصفهانیها شروع میشود و کوشان وقتی رستوران پدرش در تهران را ورشکسته میبیند، تصمیم میگیرد که یک بریانی به جای رستوران فست فود پدرش در تهران باز کند. رستورانی که به دلیل یک رقیب بسیار قدرتمند و مجلل در آن گوشه خیابان به نام پاستاداپیتزا رونق خود را از دست داده است و …
خلاصه داستان: فیلم دربارهٔ دختری به نام "فریده" است که چهل سال پیش در حرم امام رضا رها شده و بعد از انتقال به شیرخوارگاه توسط زوجی هلندی به فرزندی گرفته شده و به کشور هلند برده میشود. فریده که در طول این سالها بهخاطر ترس از سفر به ایران و تمایل نداشتن خانوادهاش به وطن بازنگشته، چند سالی است از راه دور جستجویی را برای پیدا کردن خانواده واقعیاش شروع کرده و حالا برای اولین بار به ایران سفر میکند تا زادگاهش را ببیند و با سه خانواده که مدعیاند خانواده واقعی او هستند، ملاقات کند.
خلاصه داستان: این فیلم روایتگر داستان زن و شوهری است که سالها پیش دانشجوی تئاتر بودند و با هم ازدواج میکنند و در یک کافی شاپ مشغول به کار میشوند، اما بر حسب اتفاق یکی از همکاران آنها گم میشود. قهرمان قصه به بهانه یافتن او به دنبال خود نیز در گذشته میگردد و سعی میکند از یک بحران خارج شود.
خلاصه داستان: یکی از اهالی شهرکی در حاشیه تهران، تحت تأثیر شرایط خاصی که از سوی رئیس کارخانهای برایش رقم خوردهاست، طغیان کرده و در جستجوی رهایی خانوادهاش برمیآید و...
خلاصه داستان: فیلم آبستن قصه چند جوان است که هر کدام درگیر مشکلی شخصی هستند و در مرز آستارا در کلبهای در کنار آب جمع شدهاند تا به کمک یک آدمپران به صورت قاچاقی از مرز خارج شوند، اما…
خلاصه داستان: امیر و شهرزاد پسر عمو و دخترعمو یکدیگرند. امیر و شهرزاد دو جوان آبادانی ساکن تهران هستند. امیر و شهرزاد فیلمسازان جوان خوش ذوقی هستند.امیر و شهرزاد گرفتار و بد شانس، اما امیدوارند. شهرزاد به دوربین موبایل و امیر به اسلحه امید دارد. فیلم سینمایی «عمو زادگان» داستان امیدهای پیش بینی نشده ی امیر و شهرزاد دریایی را روایت می کند
خلاصه داستان: داستان یک قمارباز جوان است که عاشقانهای غیرمنتظره با یک دختر هنرمند با استعداد پیدا میکند. مصمم است زندگی خود را تغییر دهد، او تلاش میکند تا فردی بهتر و مفیدتر شود
خلاصه داستان: مریم (لیلا حاتمی) شوهرش بهطور مرموزی ناپدید شده است و او و دختر ۱۲ سالهاش را در بلاتکلیفی رها کرده است. آنها امیدوارند که او زنده باشد و به خانه بازگردد اما در این میان زندگی مریم در حال پیچیدهتر شدن است