خلاصه داستان: آبان اسفندیاری (با بازی لاله مرزبان)، نخبهای در حوزه هوش مصنوعیست. او الگوریتمی برای سرمایهگذاری در بازارهای مالی طراحی کرده است، اما به دلیل مشکلاتی با سرمایهگذار پیشین خود، با بدهی سنگینی مواجه میشود که در صورت عدم تسویه، ممکن است به زندان بیفتد. این قسمت با معرفی چالشهای آبان و ورود شخصیتهایی مانند فریبرز ثابت (شهاب حسینی) و بابک محمودی (امین حیایی)، زمینهساز داستانی پرماجرا و احساسی میشود...
خلاصه داستان: دکتر شوکا مهرجویی در شب تولد همسرش مانی پاشایی، با وقایع رازآلودی منجمله مفقود شدن یکی از همسایه هایشان روبرو می شود. سرگردی به نام بهروز شریفی متوجه ارتباط این ماجرا با مفقود شدن افراد دیگر می شود و به سرنخ هایی می رسد که به تدریج پرونده را وارد مسیری پیچیده و غیرعادی می کند و…
خلاصه داستان: رحیم (امیر جدیدی) خطاط و نقاشی مطلّقه است که به علت عدم پرداخت بدهیاش به بهرام (محسن تنابنده) به زندان افتادهاست. رحیم به مرخصی دو روزهای میآید. او پسری دارد که لکنت زبان دارد و با منشی کلینیک گفتاردرمانی او فرخنده (سحر گلدوست) در رابطه است.
خلاصه داستان: داستان چند رابطه با محور اتفاقاتی در «گذشته» است. یک رابطه به پایان میرسد و دیگری قرار است شروع شود. محورِ هر دو رابطهای که به پایان میرسد و رابطهٔ جدیدی که قرار است آغاز شود، زنی به نام مارین (برنیس بژو) است. احمد (علی مصفا)، که شوهر دوم مارین است، بهخاطر اختلاف با او به ایران بازگشته و پس از چهار سال به دعوت ماری به فرانسه فراخوانده میشود که میبیند همسرش نیز با مردی تازه به نام سَمیر (طاهر رحیم) آشنا شده است؛ پس ماری و احمد با یک طلاق توافقی - باتوجهبه نداشتن بچهای مشترک از خود - از هم جدا میشوند. اما مشکل لوسی (دختر بزرگ ماری از همسر اولش) با ازدواج جدید مادرش و اتفاقی که برای سِلین - همسر اول سمیر - افتاده است، گذشتهای را ایجاد کرده که بهراحتی نمیتوان از آن عبور کرد…
خلاصه داستان: دو دزد پیر کهنه کار، پس از سالها از زندان آزاد میشوند. به امید دریافت سهمشان از آخرین دزدی به سراغ زنی که همدستشان بوده میروند، اما زن پولها را برای بازی در یک فیلم هزینه کرده و پیرمردها علیرغم میلشان دوباره مجبور به دزدی میشوند، در حالی که شرایط در سالهایی که آنها در زندان بودهاند، تغییر کرده و ابزارهای الکترونیک مانع موفقیت شان میشود.
خلاصه داستان: سرهنگ ابراهیم ابطحی پیرمرد نظامی بازنشسته ایست که به درخواست دخترش نوشین ابطحی که در شرایط اضطراری قرار گرفته اداره مهدکودکش را برای یک روز قبول میکند. بچههای مهد که تصور میکنند او جایگزین مربی دوست داشتنی شان شده ، او را در مخمصههایی میاندازند که…
خلاصه داستان: این فیلم داستان گروهی از کشاورزان روستایی را روایت میکند که شرکت سهامی آب، هنگام تخلیهٔ سد آب شور به اشتباه آب را روانهٔ زمینهای کشاورزی آنها میکند و باعث خرابی تمامی محصولات آنها میگردد. آنها پس از آن که از طریق مسئولان سد، دهیار، بخشدار و امام جمعه موفق به حل مشکلشان نمیشوند، تصمیم میگیرند که نزد رئیسجمهور بروند و مشکلشان را با او در میان بگذارند. این گروه با تراکتور از روستای خود به سمت تهران عازم میشوند و طولی نمیکشد که خبر سفر آنها در تمام رسانهها پخش میشود و این موضوع باعث ایجاد محبوبیت و مشکلاتی برای آنها میگردد.
خلاصه داستان: در سال ۱۳۴۶ خورشیدی، یک زندان قدیمی در جنوب به دلیل مجاورت با فرودگاهِ در حال توسعهٔ شهر، در حال تخلیه است. سرگرد نعمت جاهد (نوید محمدزاده) به همراه مأمورانش در حال انتقال زندانیان به زندان جدید هستند و قرار است خود سرگرد به همراه افرادش تا عصر از زندان بروند. سرهنگ مدبر (مانی حقیقی) که مافوق جاهد است به دیدن او در زندان میآید و میگوید که جاهد ترفیع گرفته و قرار است جانشین خود او شود. جاهد که از شنیدن این خبر خوشحال است، طی یک تماس تلفنی متوجه میشود که یکی از زندانیان به نام «احمد» ملقب به «احمد سرخپوست» همراه با دیگر زندانیان نبوده است....
خلاصه داستان: آبادان یازده ۶۰ روایت مجاهدت گروهی از کارکنان رادیو نفت آبادان برای حفظ رادیو و مخابره اخبار به منظور مقاومت مردم در برابر نیروهای عراقی است.