خلاصه داستان: پروانه دختری است که پدرش به زندان افتاده و برادرش ایمان که زمانی در مسابقات مردان آهنین جولان میداده حالا یک بدهکار فراری است. او در عطاری پدرش کار میکند و با پدرش در زندان بهطور مخفیانه در ارتباط است. این ارتباط مخفیانه از طریق گوشی یکی از همبندان پدرش یعنی شخصی به نام فرهاد صورت میگیرد. فرهاد و پروانه گهگاه بخاطر برخی مسائل با یکدیگر حرفهای کوتاهی میزنند و در نهایت فرهاد عاشق پروانه میشود و از او میخواهد که به ملاقاتش بیاید و زندگی این دو نفر به یکدیگر گره میخورد و در نهایت این عشق...
خلاصه داستان: داستان یک خواهر و برادر به نامهای «پرویز» و «پرستو» را روایت میکند که خرج خود را از راه سرکیسه کردن خانوادههای پولدار درمیآورند. پرویز با کرایه کردن یک ماشین نعشکش به خانه مردههای پولدار میرود و با دادن آدرس آنها به خواهرش پرستو شرایط کلاهبرداری را مهیا میکند. پرستو بهعنوان همسر دوم متوفی و با یک صیغهنامه جعلی وارد مراسم میشود و با معرفی کردن خود به عنوان همسر مبلغی حقالسکوت دریافت میکند.
خلاصه داستان: بزرگ زاده تاجری پا به سن گذاشته است که شب عید بهانه ای پیش می کشد تا همسرش تنها به مسافرت برود و عید را با هرکس که دوست دارد سپری کند. اما آمدن ناگهانی پسری جوان و ملاقاتش با منشی او همه چیز را بهم می ریزد و از شب عید تا سیزده به در بزرگ زاده را دچار دردسر می کند...
خلاصه داستان: این داستان مردی به نام امیر است که با ارسال پیام متنی اشتباه به همسرش ، که او را در چالش های جبران ناپذیری درگیر می کند ، سوء تفاهم می شود.
خلاصه داستان: پس از ماجراهای قسمت اول تگزاس ساسان (سام درخشانی) بههمراه بهرام (پژمان جمشیدی) و آلیس (گابریلا پتری) به ایران بر میگردند.
پدر بهرام، آقا بابک (مهدی هاشمی) و مادر ساسان، سوری جون (ژاله صامتی) به پیشواز آنها میآیند اما ساسان نمیداند که آنها با هم ازدواج کردهاند. بهرام با یک اشتباه جدید دلارهای خود را در چمدان جاساز میکند ، یک قاچاقچی به اسم سیروس (بهرنگ علوی) چمدان محتوی مجسمه های کوکائین خود را برای رد کردن از گیت بازرسی با چمدان آنها جابجا میکند؛ افراد کارلوس به دنبال آنها به ایران آمده اند، بهرام و ساسان این بار علاوه بر اینکه تحت تعقیب افراد کارلوس هستند در مخمصه قاچاقچیان مواد مخدر گرفتار میشوند...
خلاصه داستان: بعد از مرگ معاویه پسر ابوسفیان، یزید بن معاویه خود را خلیفه مسلمین میخواند و به فرماندار مدینه نامه مینویسد که از امام حسین بیعت بستاند. بکیر بن حر که به عنوان پیک مخصوص دربار یزید بن معاویه برگزیده شدهاست مأمور رساندن نامه یزید بن معاویه به مدینه میگردد. او که جوانی چابک و پرانرژی است و در تکاپوی حقیقت است در مدینه متوجه میشود که حامل نامهای است که در آن به کشتن امام حسین فرمان داده شدهاست. بکیر در مکه با اندیشهها و خط فکری امام حسین (امام شیعیان) آشنا میشود.
خلاصه داستان: مهین (لیلی فرهادپور) که ۳۰ سال است که بهخاطر فوت همسرش تنها زندگی میکند، از زمان مهاجرت دو فرزند و نوههایش در خانه آرام خود در حومه تهران، درد انزوا را هر روز احساس میکند. داستان مهین تعمقی در عشق و فقدان، تنهایی و پیری است در مورد اینکه چگونه زنان با سرنوشت بیوه شدن کنار میآیند، زیرا میدانند که تقریباً بهطور قطع از شوهرانشان بیشتر زنده خواهند ماند....
خلاصه داستان: شرکتکنندگان این برنامه شامل: اجراکنندگان، خوانندگان و شرکتکنندگان میباشد. چالش شرکتکننده برنامه هم حدس خوشصدایی اجرا کنندگان یا خوانندگان است تا او را حذف یا در رساندنش به فینال یاری کند. هر قسمت از برنامه حداقل یک و حداکثر ۵ خواننده واقعی دارد.
خلاصه داستان: شرکتکنندگان این برنامه شامل: اجراکنندگان، خوانندگان و شرکتکنندگان میباشد. چالش شرکتکننده برنامه هم حدس خوشصدایی اجرا کنندگان یا خوانندگان است تا او را حذف یا در رساندنش به فینال یاری کند. هر قسمت از برنامه حداقل یک و حداکثر ۵ خواننده واقعی دارد.