خلاصه داستان: ماجرای این پروژه که در ژانر پلیسی معمایی است که در ترکیه اتفاق افتاده و تمامی صحنههای آن در این کشور با حضور بازیگران ایرانی، ترک، عرب و امریکایی فیلمبرداری میشود.
خلاصه داستان: دکتر شوکا مهرجویی در شب تولد همسرش مانی پاشایی، با وقایع رازآلودی منجمله مفقود شدن یکی از همسایه هایشان روبرو می شود. سرگردی به نام بهروز شریفی متوجه ارتباط این ماجرا با مفقود شدن افراد دیگر می شود و به سرنخ هایی می رسد که به تدریج پرونده را وارد مسیری پیچیده و غیرعادی می کند و…
خلاصه داستان: داستان این فیلم دربارهٔ یک خوانندهٔ کابارهای به نام ابراهیم خوشلحن (خوشسینه) است که پیش از اوج گرفتن با وقوع انقلاب ۱۳۵۷ همچون این طیف خوانندهها از صحنه کنار میرود اما چون به اندازهٔ کافی از شهرت و اقبال نیز برخوردار نبودهاست، نمیتواند خوانندهٔ لس آنجلسی شود و در نهایت به خوانندهٔ مراسم تبدیل میشود. ابراهیم که با نامِ فامیلی خود مشکل دارد و آن را به خوشلحن تغییر میدهد سالها در حسرت اجرای دوباره روی صحنه میماند تا اینکه یک روز، زیبا (دختر ابراهیم با بازی الناز شاکردوست) ترتیبی میدهد تا پدرش در برنامه «هفتهٔ فرهنگی ایران» در شهر استانبول، ترکیه روی صحنه برود. پسر ابراهیم (محسن کیایی) که راه پدر را دنبال کردهاست ولی به سبک رپ فرصت را برای اجرای زنده و کسب شهرت از دست ندادهاست و ورود آنها به ترکیه سرآغاز ماجراها و مشکلات جدیدشان میشود.
خلاصه داستان: در روز چهارشنبه گذشته قبل از بهار Solstice Ushers در سال جدید فارسی ، مردم به دنبال یک سنت باستانی زرتشت ، آتش بازی ها را راه اندازی کردند. روحی ، که روز اول خود را در یک کار جدید می گذراند ، خود را در میان یک تفاوت پیدا می کند ...
خلاصه داستان: ارژنگ صنوبر (رضا عطاران)، مردی ۵۰ ساله، در زندگی خود دچار تجربههای متفاوت و سخت عاشقانهای میشود و فیلم بازگوکننده آن ماجراهاست. او که از کودکی رؤیا (مهناز افشار) را دوست داشته، به دلایلی نمیتواند با او ازدواج کند و رؤیا با توجه به محدودیتهای اجتماعی دههٔ شصت، به همراه خانوادهاش راهی آمریکا میشود. ارژنگ که هرگز رؤیا را فراموش نکرده، دست به کارهای عجیب و غریبی میزند و در مقاطع مختلفی باز با رؤیا روبهرو میشود. اما هر بار ناکام میماند. او که حالا در دههٔ پنجم زندگیش ثروتمند شده، دردمندانه و مصرانه از رؤیا میخواهد که در ایران بماند و با او زندگی کند. سکانس پایانی فیلم به تصمیم رؤیا میپردازد. در پایان ارژنگ رؤیا را راهی آمریکا میکند اما رؤیا دوباره برمیگردد.
خلاصه داستان: یک زن و شوهر متاهل با تصمیم دشوار روبرو هستند - برای بهبود زندگی فرزند خود با انتقال به کشور دیگر یا ماندن در ایران و مراقبت از والدین رو به وخامت که بیماری آلزایمر دارد.
خلاصه داستان: چند تن از مأمورین پلیس مبارزه با مواد مخدر، به سردستگی صمد (پیمان معادی)، به دنبال فروشندهٔ بزرگ شیشه در تهران، به اسم ناصر خاکزاد (نوید محمدزاده) هستند.