خلاصه داستان: جاوید هیچکس نیست و هیچ آمار و شناسنامه ای ندارد. اما تمامِ وجودِ اَبرا و همه ی کس و کارِ عاطی ست. جاوید راهی ندارد جز اینکه در عشق و زندگی یاغی باشد.
خلاصه داستان: جاوید هیچکس نیست و هیچ آمار و شناسنامه ای ندارد. اما تمامِ وجودِ اَبرا و همه ی کس و کارِ عاطی ست. جاوید راهی ندارد جز اینکه در عشق و زندگی یاغی باشد.
خلاصه داستان: جاوید هیچکس نیست و هیچ آمار و شناسنامه ای ندارد. اما تمامِ وجودِ اَبرا و همه ی کس و کارِ عاطی ست. جاوید راهی ندارد جز اینکه در عشق و زندگی یاغی باشد.
خلاصه داستان: ضد یک درام سیاسی است که در بستر التهابات کشور در تابستان سال ۱۳۶۰ میگذرد. قصه این فیلم دربارهٔ یک عشق در دل حوادث سیاسی است که پس از سالها دوباره شعلهور میشود.
خلاصه داستان: جاوید هیچکس نیست و هیچ آمار و شناسنامه ای ندارد. اما تمامِ وجودِ اَبرا و همه ی کس و کارِ عاطی ست. جاوید راهی ندارد جز اینکه در عشق و زندگی یاغی باشد.
خلاصه داستان: جاوید هیچکس نیست و هیچ آمار و شناسنامه ای ندارد. اما تمامِ وجودِ اَبرا و همه ی کس و کارِ عاطی ست. جاوید راهی ندارد جز اینکه در عشق و زندگی یاغی باشد.
خلاصه داستان: جاوید هیچکس نیست و هیچ آمار و شناسنامه ای ندارد. اما تمامِ وجودِ اَبرا و همه ی کس و کارِ عاطی ست. جاوید راهی ندارد جز اینکه در عشق و زندگی یاغی باشد.
خلاصه داستان: جاوید هیچکس نیست و هیچ آمار و شناسنامه ای ندارد. اما تمامِ وجودِ اَبرا و همه ی کس و کارِ عاطی ست. جاوید راهی ندارد جز اینکه در عشق و زندگی یاغی باشد.
خلاصه داستان: داستان درخت گردو در سه بازه زمانی سالهای ۱۳۶۶، ۱۳۸۴ و ۱۳۹۵ روایت میشود و بر پایه داستان واقعی و تلخ زندگی فردی رنج کشیده اهل آذربایجان غربی، به نام قادر مولانپور در روستای مرزی رشهرمه در نزدیکی سردشت ساخته شدهاست؛ قادر و خانوادهاش درگیر فاجعه بمباران شیمیایی سردشت شدند.
خلاصه داستان: جاوید هیچکس نیست و هیچ آمار و شناسنامه ای ندارد. اما تمامِ وجودِ اَبرا و همه ی کس و کارِ عاطی ست. جاوید راهی ندارد جز اینکه در عشق و زندگی یاغی باشد.