خلاصه داستان: «سووشون» با تمرکز بر نقش مردم شیراز در مقابله با استعمار در دهه ۱۳۲۰، داستانی تاریخی و اجتماعی را روایت میکند. این سریال در سه فصل ۱۰ قسمتی ساخته شده و فضای اجتماعی و سیاسی سالهای پایانی جنگ جهانی دوم در ایران را به تصویر میکشد. رمان «سووشون»، که یکی از برجستهترین آثار سیمین دانشور است، اولین بار در دهه ۱۳۴۰ منتشر شد و اکنون برای نخستین بار به صورت تصویری به نمایش درمیآید.
خلاصه داستان: روزبه یک مرد میانسال ایرانی به پراگ سفر کرده است. او دارد سعی میکند زبان چکی را که چند کلمهای از آن میداند را تکمیل کند و بتواند کامل و بیلکنت به این زبان حرف بزند. اما در پراگ تقریبا با هرکس مواجه میشود یا انگلیسی خوب بلد است یا فارسی را روان صحبت میکند. حالا این مرد به دنبال چه آمده؟ آمده تا رد و اثری از زندگی پدرش که ۷۰ سال پیش به چکسلواکی سابق گریخته پیدا کند. ابتدا این ذهنیت برای تماشاگر پیش میآید که پدرش در این شهر زیبا و تاریخی درگذشته و پسرش دنبال یادگاری از حس پدرانه به این سفر اکتشافی آمده. اما اواسط فیلم در یک مکالمه تلفنی درمییابیم پدر سالخوردهاش زنده است و در تهران با فراموشی دست و پنجه نرم میکند.
خلاصه داستان: جوانی به ناگاه وارد یک مهمانسرا میشود؛ مهمانسرایی غریب که معلوم نیست کجاست و پس از مدتی با افرادی آشنا میشود و میفهمد در مکانی است که انتظار آنجا را ندارد.
خلاصه داستان: شرکتکنندگان این برنامه شامل: اجراکنندگان، خوانندگان و شرکتکنندگان میباشد. چالش شرکتکننده برنامه هم حدس خوشصدایی اجرا کنندگان یا خوانندگان است تا او را حذف یا در رساندنش به فینال یاری کند. هر قسمت از برنامه حداقل یک و حداکثر ۵ خواننده واقعی دارد.
خلاصه داستان: در روز چهارشنبه گذشته قبل از بهار Solstice Ushers در سال جدید فارسی ، مردم به دنبال یک سنت باستانی زرتشت ، آتش بازی ها را راه اندازی کردند. روحی ، که روز اول خود را در یک کار جدید می گذراند ، خود را در میان یک تفاوت پیدا می کند ...
خلاصه داستان: ارژنگ صنوبر (رضا عطاران)، مردی ۵۰ ساله، در زندگی خود دچار تجربههای متفاوت و سخت عاشقانهای میشود و فیلم بازگوکننده آن ماجراهاست. او که از کودکی رؤیا (مهناز افشار) را دوست داشته، به دلایلی نمیتواند با او ازدواج کند و رؤیا با توجه به محدودیتهای اجتماعی دههٔ شصت، به همراه خانوادهاش راهی آمریکا میشود. ارژنگ که هرگز رؤیا را فراموش نکرده، دست به کارهای عجیب و غریبی میزند و در مقاطع مختلفی باز با رؤیا روبهرو میشود. اما هر بار ناکام میماند. او که حالا در دههٔ پنجم زندگیش ثروتمند شده، دردمندانه و مصرانه از رؤیا میخواهد که در ایران بماند و با او زندگی کند. سکانس پایانی فیلم به تصمیم رؤیا میپردازد. در پایان ارژنگ رؤیا را راهی آمریکا میکند اما رؤیا دوباره برمیگردد.
خلاصه داستان: یک زن و شوهر متاهل با تصمیم دشوار روبرو هستند - برای بهبود زندگی فرزند خود با انتقال به کشور دیگر یا ماندن در ایران و مراقبت از والدین رو به وخامت که بیماری آلزایمر دارد.